روانشناسان کودک معتقدند شخصیت کودک تا سه سالگی و نهایت تا پنج سالگی شکل می گیرد. آموخته های شما به او تا این سنین سرلوحه زندگیش خواهد شد. به همین دلیل است که آموزش هر چیزی به کودک در این سنین بسیار راحت تر از سنین بالاتر است و به سرعت یاد می گیرد.
مسائلی همچون جدا کردن محل خوابش از والدین، از شیر گرفتن، از پوشک گرفتن، نظافت، نظم، قانون و بسیاری موارد دیگر، هر چقدر در سنین پایین تر انجام گیرد، بسیار راحت تر خواهد بود و کودک سریع تر آن ها را خواهد پذیرفت. یادگیری زبان (زبان دوم) نیز یکی از این موارد به حساب می آید.
کودک در سنین پایین اعتماد به نفس مثبت دارد و از چیزی نمی هراسد. اما نیازمند کمک و حمایت در این زمینه است؛ در غیر اینصورت کودک ممکن است در مسیر رشدش اعتماد به نفس مثبتش را از دست بدهد.
در جامعه ای که کودک زندگی می کند، بازخوردهای اجتماع به مسائل رفتاری کودک، تاثیر بسیار عمیقی در روند رشد او خواهد داشت. همچنین در مقوله زبان ،این بازخوردهای اجتماعی برای کودکان دوزبانه، مخصوصاً در بین هم سنی هایش، می تواند تاثیر بسیار زیادی در روند رشد کلامی و رفتاری کودک دوزبانه داشته باشد.
به عنوان مثال کودک آذری زبانی که به خاطر کار پدر مجبور شده است به تهران بیاید و به مدرسه ای برود که تقریبا همه کودکان در آن جا فارسی را بدون لهجه صحبت می کنند، ممکن است بازخوردهای منفی از سوی هم کلاسی هایش ببیند. در این میان نقش خانواده و اولیای مدرسه بسیار مهم و ضروری است و این کودک بایستی بسیار مورد حمایت های عاطفی، روانی و زبانی قرار گیرد تا اعتماد به نفس مثبتش را در زمینه استفاده از زبان مادری اش که زبان آذری است و همچنین زبان دومش که فارسی است، از دست ندهد.
شاید در مورد زبان انگلیسی وضعیت کمی متفاوت باشد. آن هم به دلیل علاقه ای است که بیشتر خانواده ها دارند که کودکشان این زبان را بیاموزد. اما در همین مورد نیز اگر کودکی که تنها زبان انگلیسی می داند، در محیطی قرار بگیرد که کودک دیگری نتواند به زبان انگلیسی با او ارتباط برقرار کند، مسلماً دچار گوشه گیری و اضطراب خواهد شد؛ چرا که نمی تواند با هم سن و سال هایش ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کند و باز نیازمند حمایت شدید از طرف خانواده و اولیای مدرسه اش خواهد بود.
اما اگر کودک دوزبانه یا چند زبانه باشد این مسئله کاملاً متفاوت است . چرا که کودکی که دو یا چند زبان را می داند، توانایی در تفکیک زبان ها را نیز آموخته است. توانایی در تفکیک کردن زبان ها از قابلیت های ذاتی مغز است. کودک در حین رشدش می آموزد که به عنوان مثال زبان انگلیسی را در ارتباط با چه کسانی می تواند استفاده کند؛ کجا بهتر است که به جای فارسی از انگلیسی استفاده کند. حتی می آموزد که اگر بخواهد در مکانی جدید خودش را بهترمعرفی کند از کدام زبان استفاده کند.
اما نکته بسیار مهم در پرورش کودک دوزبانه، ایجاد شرایط مطلوب برای رشد زبانی کودک در هر دو زبان است. والدین بایستی بتوانند محیط هایی جداگانه برای هر دو زبان برای کودک فراهم کنند. به عنوان مثال هم او را به محیط هایی ببرند که زبان انگلیسی استفاده می شود و هم به محیط های فارسی زبان؛ تا کودک دوستانی در هر دو محیط زبانی پیدا کند و بتواند از هر دو زبانش به طور مستمر استفاده کند. چرا که کودک به درستی خواهد آموخت که هر زبان را در چه موقعیت هایی استفاده کند.