1- دوزبانگی همزمان (Simultaneous bilingualism)
یعنی دو زبان به طور همزمان فرا گرفته شوند؛ که این امر بیشتر در اوایل کودکی اتفاق می افتد. که در این نوع ممکن است یک زبان بر زبان دیگر غالب شود، چرا که در محیط بیشتر از آن استفاده می کنند .
2- دوزبانگی متوالی (Sequential or Consecutive Bilingualism)
یعنی زبان دوم پس از زبان اول آموخته شود؛ که این امر اغلب در اواخر کودکی یا در نوجوانی اتفاق می افتد.
3- دوزبانگی متعادل (Balanced bilingualism)
یعنی هر دو زبانی که فرا گرفته می شوند کاملا در تساوی با یکدیگرند و هیچ کدام بر دیگری غالب نیست. شاید بتوان گفت این نوع دوزبانگی بسیار در دنیا محدود است و تنها زمانی امکان پذیر است که شخص کاملا به طور مساوی در معرض هر دو زبان قرار بگیرد.
دانشمندان و زبانشناسان دیگری نیز تقسیم بندی های متعددی در مورد دوزبانگی مطرح کرده اند که به شرح زیر می باشند:
– دوزبانگی هماهنگ در مقابل ترکیبی (وینریچ، 1983)
Coordinate vs. Compound
– دوزبانگی زودهنگام در مقابل دیرهنگام (لمبرت، 1985)
Early vs. Late
– دوزبانگی همزمان در مقابل متوالی (مکلاگلین، 1984)
Simeltanous vs. Successive
– دوزبانگی افزایشی در مقابل کاهشی (کمبرت، 1975)
Additive vs. Subtractive
– دوزبانگی گلچین شده در مقابل عمومی (اسکوتناب-کانگاس، 1981)
Elite vs. Folk
مطلب بسیار مهمی که از این تقسیم بندی ها می توان آموخت این است که تعدادی از آن ها به خصوصیات فردی (سه مورد اول) و تعدادی دیگر به خصوصیات گروه های اجتماعی (دو مورد آخر) بستگی دارند.